جدول جو
جدول جو

معنی کمر دزدیدن - جستجوی لغت در جدول جو

کمر دزدیدن
(رَ فَ / فِ دَ)
از عالم سر دزدیدن. (آنندراج). کنایه از خود را کنار کشیدن. سر دزدیدن. (فرهنگ فارسی معین). شانه از زیربار خالی کردن:
صبح بر خورشید می لرزد ز آه سرد ما
کوه می دزدد کمر در زیر بار درد ما.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کمر دزدیدن
خود را کنار کشیدن سر دزدیدن: (صبح بر خورشید میلرزد ز آه سرد ما کوه میدزدد کمر در زیر بار درد ما)، (صائب)
تصویری از کمر دزدیدن
تصویر کمر دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ جُ تَ)
سر پنهان کردن. سر نهان ساختن:
به گریبان تأمل سر خود دزدیدن
صدف گوهر یکدانۀ خاموشان است.
صائب (از بهار عجم).
، بازداشتن. دست برداشتن. (مجموعۀ مترادفات ص 57)
لغت نامه دهخدا